خلاصه داستان: داستان خانواده ای است که برای جشن گرفتن تولد مادربزرگ دور هم جشن گرفته اند و با از راه رسیدن سرزده داماد خانواده که مسافرت بوده همه چیز به هم می ریزد. او مدتی پیش یک شمش طلا در خانه مادربزرگ به امانت گذاشته بود و حالا خبری از شمش نیست. هرکدام از افراد خانواده می توانند متهم باشند و انگیزه ای برای برداشتن شمش داشته باشند.
خلاصه داستان: داستان گروه سه نفرهای از دوستان شهرنشین اهل منطقه خلیج، بن تاگاوا، میکو هیگاشی و آلیس لی که حین سفر در کشور برای جستوجوی ارتباطات ایدهآل، طیفی از روابط میانفردی را تجربه میکنند.
خلاصه داستان: یک مدیر موفق بانک به نام مت ترنر وقتی فرزندانش را به سمت مدرسه میبرد، متوجه میشود بمبی توسط یک مهاجم ناشناس در ماشینش کار گذاشته شده است که اگر از ماشین پیاده شوند، منفجر خواهد شد. حال مت مجبور است در طول روز دستورات خطرناک این غریبه را اجرا کند تا خانوادهاش را نجات دهد اما..
خلاصه داستان: یک مامور رده پایین FBI به نام پیتر ساترلند در زیرزمین کاخ سفید کار میکند. در این میان پیتر تماسی دریافت میکند که وی را به سمت یک توطئه مرگبار در کاخ سفید سوق میدهد و…
خلاصه داستان: ده هزار انسان در زمین باقیمانده و مجبور شدهاند که به علت هوای سمی کره زمین، در سیلوهای غولپیکر زیرزمینی که عمقی به میزان صدها طبقه دارند، زندگی کنند. در این مکانها مردم در جامعهای زندگی میکنند که پر از آئیننامههای نوشته شده برای محافظت از آنها میباشد اما هیچکس نمیداند که چرا و چه زمانی این سیلوها ساخته شدهاند.
خلاصه داستان: هشت سال پس از ترک کنتاکی، اکنون ریلان گیونز (با بازی تیموتی اولفینت) در میامی زندگی میکند. حال او تلاش میکند تا در زندگیاش میان مارشال بودن و پدر یک دختر 14 ساله بودن تعادل برقرار کند. اما برخوردی در یک بزرگراه دور افتاده در ایالت فلوریدا، او را راهی دیترویت میکند.
خلاصه داستان: شاهرخ به همراه مهدی برای پیدا کردن دزد پولها به قهوه خانه میرود. سهراب در مسیر برگشت به پناهگاه با چند نفر درگیر شده و به شدت مجروح میشود و…
خلاصه داستان: در دهه 1940 میلادی در استرالیا، یک پسر بومی یتیم 9 ساله در تاریکی شب به صومعهای دور افتاده میرسد که توسط راهبهای مرتد اداره میشود. حال حضور این پسر دنیای متعادل این راهبه را به هم میزند و…